من به فکر خستگیه پره پرند ه هام تو بزن تبر به زن من به فکر غربت مسافرم آخرین زربرو محکم تر بزن من به فکر خستگیه ی پره پرنده هام آخرین زربرو محکم تر بزن آخرین زربرو محکم تر بزن
فقط میخوام بگم من مردم باختم خودتونو واسم ناراحت نکنید خوب دیگه شما هم تا یجایی برید ببینید نمیشه . ولی من بریدم هر روزم مرگه دیگه شدم یه ادم .... اشغال که خودشو از یاد برده خودش بریده طلسم من سال ها شکسته نشده من پدرمو نتونستم درک کنم بیچاره اونم باخت به خاطر من کسی ندارم حتی ۱نفر خواست با من دوست بشه از همین وب ولی من ..... واقعا متاسفم واقعا میخوام برم دیگه نمی کشم ماه هاست که این جوریه و من اسیر شدم دارم هر روز مثل ادم های این شهر میگزرونم نمیدونم چی کار کنم بریدم خسته هستم کسیو ندارم اونی که میخوام نمیشه فقط خواستم بگم خدایا من تو این سن از تو یکی چیزی نمیخوام نمیخواد خودتو واسه من کوچیک کنی به کارات برس منم با مرگ دست پنجه گرم میکنم فقط خواستم بگم اگه یه روز دیدی شدم مثل بقیه تعجب نکن همیشه دوست داشتم خدا ولی بیخیال من از دست رفتم گلم همیشه با تو بودم هرگز ترکت نمیکنم حتی اگه با هم قهر کنیم من مردم!